عندلیب

عندلیب

عندلیب به معنای بلبل است و در ادبیات فارسی و عربی به عنوان نمادی از زیبایی، عشق و شعر به کار می‌رود. این واژه معمولاً به پرنده‌ای اشاره دارد که به خاطر صدای دل‌نواز و زیبا، مورد توجه و ستایش قرار می‌گیرد. در شعر و ادبیات، عندلیب به عنوان نماد عاشق و دلداده‌ای است که در جستجوی معشوق خود به سر می‌برد و گاهی اوقات به عنوان نماینده‌ای از روح لطیف و احساسات عمیق انسانی نیز شناخته می‌شود.

لغت نامه دهخدا

عندلیب. [ع َ دَ ] ( ع اِ ) هزاردستان که به آوازهای رنگارنگ بانگ کند. و آن را عندبیل نیز گویند. ج، عَنادِل، زیرااسماء عربی که بیش از چهار حرف داشته باشند در حالت جمع به چهارحرفی تبدیل شوند. ( از منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). بلبل. ( غیاث اللغات ). هزار. هزارآوا. کُعَیْت

فرهنگ معین

(عَ نْ دَ ) [ ع. ] (اِ. ) بلبل، ج. عنادل.

فرهنگ عمید

بلبل، هزاردستان.

فرهنگ فارسی

بلبل، هزاردستان
( اسم ) بلبل جمع: عنادل.

فرهنگ اسم ها

اسم: عندلیب (پسر) (عربی) (پرنده) (تلفظ: andalib) (فارسی: عندلیب) (انگلیسی: andalib)
معنی: بلبل

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:بلبل

جملاتی از کلمه عندلیب

در حریم وصل دارد ناله از شب تا سحر کس نمی‌داند چه باشد مدعای عندلیب!
گویا ز عندلیب گرفته‌ست خاطرش کو باد صبحدم که دل غنچه وا شود
چون راز عندلیب زگل فاش می شود پس گل بود هر آینه غماز عندلیب
عندلیب عشق کار از سر گرفت کان گلستان بر سر کار آمده است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم