داریه زنگی

لغت نامه دهخدا

داریه زنگی. [ دارْ ی َ / ی ِ زَ ] ( اِ مرکب، ترکیب وصفی ) دائره زنگی. نوعی از دورویه که بر چنبر چوبین آن بفاصله کم چند جای سوراخی تعبیه نمایند و در هر سوراخ دو سنج کوچک قرار دهند و چون دورویه را بنوازند از آن زنگها ( سنجها ) آواز برآید. رجوع به دائره و دایره دو رویه شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) یکی از آلات ضربی و آن سازی است مرکب از حلقه های چوبی که یکی از دو قاعده آن را - که دایره است - پوستی کشیده و در داخل حلقه زنگوله های فلزی کار گذاشته اند.

جمله سازی با داریه زنگی

طار که در لغت (پهلوی اشکانی) به معنی بهشت می‌باشد همچنین طار در زبان فارسی معانی متعددی دارد من‌جمله: غُلام طارّ؛ کودک نوخط. (منتهی الارب)، مرد سبلت دمیده. (مهذب الاسماء)، نوعی از ماهی است که در خلیج فارس صید کنند و مأکول اللحم است، کوهی است در بطن السلمی از سرزمین یمامه. (معجم البلدان)، داریه زنگی. (دورویهٔ زنگوله دار)
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
خیر
خیر
فارغ التحصیل
فارغ التحصیل
شکوه
شکوه
علت
علت