تکابر

لغت نامه دهخدا

تکابر. [ ت َ ب ُ ] ( ع مص ) تکبر و بزرگ منشی کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). تکبر. ( اقرب الموارد ). رجوع به تکبر و استکبار شود.

فرهنگ فارسی

تکبر و بزرگ منشی کردن تکبر

جمله سازی با تکابر

پیاده‌نظام هخامنشی از چندین قسمت تشکیل شده بود. در ابتدا شامل اسپارابارا و تکابران (Takabara) بود، اما بعدها داریوش بزرگ شاخه دیگری به‌نام گارد جاویدان به ارتش اضافه کرد. کمانداران یکی از مهم‌ترین شاخه‌های پیاده‌نظام بودند، همچنین در سال‌های پایانی شاهنشاهی، کارداکس‌ها (Cardaces) به معنی مزدوران خارجی به ارتش اضافه شده‌بودند. کارداک‌ها معمولاً از مزدوران یونانی تشکیل شده بودند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال میلادی فال میلادی فال راز فال راز فال تاروت فال تاروت