اسکمبیل

لغت نامه دهخدا

اسکمبیل. [ اِ ک َ ] ( اِ ) درختی است جنگلی. اسکنبول ( در بم و نرماشیر ). اسکبیل ( در خوار ). رجوع به اسکنبیل شود.

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:اسکنبیل

جمله سازی با اسکمبیل

💡 از جمله پوشش‌های گیاهی این شهر می‌توان به تاغ، گز، هنگ (انقوزه)، روناس، اسکمبیل، اشنو، قیچ، ریواس، پر سیاوش، بنه، بادام کوهی، انجیر کوهی، قدومه، خارشتر، مارچوبه، آویشن، زیره سیاه، حنظل (هندوانه ابوجهل) اسفند و شیرین بیان که در گویش محلی به مدکی معروف است که اغلب این گونه‌ها جنبه طبی و صنعتی دارند اشاره کرد.

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
سعادت یعنی چه؟
سعادت یعنی چه؟
کونی یعنی چه؟
کونی یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز