اتوز

لغت نامه دهخدا

اتوز. [ اَ وَ ] ( ع ص ) کریم الأصل. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

کریم الاصل

جمله سازی با اتوز

به گفته اهالی و بزرگان روستا وشواهد تاریخی،  اکثر مردم روستا از مهاجرین قفقاز (ایل اتوز ایکی و قره باغی ) می باشند که در دوره های مختلف به علت ناامنی قفقاز و قره باغ به سواحل دریاچه ارومیه کوچ کرده اند. باتوجه به اینکه اکثر آنان صاحب احشام ودامدار بودند این مناطق را مناسب سکونت یافته اند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشقی فال عشقی فال زندگی فال زندگی فال کارت فال کارت فال ارمنی فال ارمنی