صید یوز

لغت نامه دهخدا

صیدیوز. [ ص َ ] ( نف مرکب ) صیدجوی. شکارجوی. سخت جوینده صید. رجوع به یوز شود.

فرهنگ فارسی

صید جوی

جمله سازی با صید یوز

گروهی صید یوز و باز جویند گروهی چنگ و بربط ساز جویند
وز نشاط آنکه در ره صید یوز او شوند آهوان یوز دشمن در بیابان آمدند
همیشه تا خورش و صید باز باشد کبک چنان کجا خورش و صید یوز باشد رنگ
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
طی کشیدن یعنی چه؟
طی کشیدن یعنی چه؟
خفت یعنی چه؟
خفت یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز