صاحب جلال

لغت نامه دهخدا

صاحب جلال. [ ح ِ ج َ ] ( ص مرکب ) دارای شکوه. بزرگ. بزرگ قدر.

فرهنگ فارسی

( صفت ) دارنده جلال دارای شکوه.

جمله سازی با صاحب جلال

💡 اى خدا، اى خدا، اى خدا، اى بخشاينده، اى بخشاينده، اى بخشاينده، اى مهربان، اىمهربان،...، اى مهربان، اى صاحب جلال و بزرگوارى، اى صاحبجلال و بزرگوارى، بدان، بدان، بدان... تو را مى خوانم بحق نامى كه خويشتن رابدان ناميدى، يا در يكى از كتابهايت آن را نازل كردى، يا در علم غيبت براى خودبرگزيدى، و بدان وسائلى كه عرشت را عزت بخشيد و بمنتهاى رحمت از كتابت.

💡 الف: (كلّ من عليها فان و يبقى وجه ربّك ذوالجلال و الاكرام )(388) همه ى مردم، فانى مى شوند و تنها ذات خداوند صاحب جلال و منعم باقى است.

💡 پروردگارا! قبل از فرا رسيدن اجل از تو عملى نجاتبخش و نيرويى در چشم و گوشخواهانم، مرا موفق گردان تا از آنچه به من آموخته اى براى مصالح خود استفاده كنمبدرستى تويى پروردگار بزرگ و منم بنده خوار و چه بسيار ميان ما فاصله است، اىمهربان، اى پر منت، اى صاحب جلال و كرامت، بر محمّد وآل اطهارش درود فرست...)).

💡 اى خدائى كه لا اله الا هو لايق شاءن تو بتنهائى است توئى كه بر خلق منتهاى بيشماردارى صاحب جلال و اكرامى.)

ارکان یعنی چه؟
ارکان یعنی چه؟
روز جاری یعنی چه؟
روز جاری یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز