رواندوز

لغت نامه دهخدا

رواندوز. [ رَ ] ( اِخ ) از بلاد کردنشین عراق است. ( کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او تألیف رشیدیاسمی ص 20 ). مرکز فرهنگی و علمی قوم کرد در ولایت موصل عراق است. ( از اعلام المنجد ).

فرهنگ فارسی

شهریست از عراق ( عرب ) که در سر حد غربی ایران واقع است.
از بلاد کرد نشین عراق است

جمله سازی با رواندوز

از آغاز جوانی به مسایل کردشناسی و تحقیق دربارهٔ زبان و ادبیات کردی و روزنامه‌نگاری علاقه‌مند بود. برای ادامه تحصیل به عراق رفت و برای نخستین بار سال ۱۹۱۵ در حلب، چاپخانه کردستان را دایر کرد و شروع به انتشار تاریخ و ادب کردی کرد. پس از آن در سال ۱۹۲۵ به رواندوز می‌رود و در آنجا چاپخانه زاری کرمانجی را تأسیس می‌کند. سال ۱۹۴۳ به بغداد تبعید شد و تا آخر عمر در آنجا زندگی کرد.
شهر اربیل مرکز استان است و شهر رواندوز دیگر شهر مهم استان است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال ای چینگ فال ای چینگ فال فرشتگان فال فرشتگان استخاره کن استخاره کن