لغت نامه دهخدا
دوساعته. [ دُ ع َ ت َ / ت ِ ] ( ص نسبی ) ( دو + ساعت + های مختفی ) آن مقدار از فاصله و مسافت که در مدت دو ساعت توان پیمود: من راه دوساعته رابا اتومبیل در ربع ساعت پیمودم. ( یادداشت مؤلف ).
دوساعته. [ دُ ع َ ت َ / ت ِ ] ( ص نسبی ) ( دو + ساعت + های مختفی ) آن مقدار از فاصله و مسافت که در مدت دو ساعت توان پیمود: من راه دوساعته رابا اتومبیل در ربع ساعت پیمودم. ( یادداشت مؤلف ).
💡 انجمن عمومی اعتصاب سراسری دوساعتهای را برای ۲۷ نوامبر اعلام کرد. نخستین گزارشهای زنده از تظاهرات در میدان ونسسلاس در تلویزیون فدرال پخش شد (اما پس از اینکه یکی از معترضان از دولت فعلی انتقاد و در عوض از الکساندر دوبچک حمایت کرد پخش زنده به سرعت قطع شد).
💡 این فیلم با نگاهی کمیک، ماجرای ساختهشدن نخستین فیلم تاریخی رومانی با نام «جنگ استقلال» در سال ۱۹۱۱ را روایت میکند. گریگور برزیانو کارگردان رومانیایی و سرمایهگذارش لئون نگرسکو در تلاش برای ساختن فیلمی دوساعته در مورد جنگ آزادیبخش رومانی که در سال ۱۸۷۷ رخ داده، مشکلات و سختیهای زیادی را از سر میگذرانند.