خرطوم دار

لغت نامه دهخدا

خرطوم دار. [ خ ُ ] ( نف مرکب ) صاحب خرطوم. دارای خرطوم:
همه خرطوم دار و شاخ گرای
گاو و پیلی نموده در یک جای.نظامی.

فرهنگ فارسی

صاحب خرطوم دارای خرطوم

جمله سازی با خرطوم دار

بسیاری از گونه‌ها در منطقه نیمه گرمسیری شمال زندگی می‌کنند. گربه‌های بزرگ همچون گربه وحشی، یوزپلنگ، و گربه پلنگی؛ پستانداران اولیه (بوزینه زوزه‌کش)؛ خزندگان بزرگ (کوروکودیل‌ها)، و گونه‌هایی از بزمجه. جانوران دیگر عبارت‌اند از خوک خرطوم دار، برگچه‌خوار، مورچه خوار، موش خرما، راکون، و گونه‌های مختلف لاکپشت و سنگ پشت. پرندگان متعددی نیز وجود دارند که عمدتاً شامل مرغ‌های مگس خوار، فلامینگوها، مرغ‌های توکان، و طوطی‌ها هستند.
همه خرطوم دار و شاخ‌گرای گاو و پیلی نموده در یکجای
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
هیت
هیت
پیشنهاد
پیشنهاد
عضو
عضو
مکان
مکان