خاک ضعیف

لغت نامه دهخدا

خاک ضعیف. [ ک ِ ض َ ] ( ترکیب وصفی،اِ مرکب ) بشر. ( آنندراج ). انسان. آدمی:
خاک ضعیف از تو توانا شده.نظامی.

فرهنگ فارسی

بشر انسان

جمله سازی با خاک ضعیف

ای همه هستی ز تو پیدا شده خاک ضعیف از تو توانا شده
خاک ضعیف مرکز صد شعله رنگ و بوست غافل مشو ز وحشت افسرده بالیم
تووالو تقریباً هیچ آب آشامیدنی ندارد و خاک ضعیف و نازک آن به سختی برای کشاورزی قابل استفاده است. تووالو تقریباً هیچ منبع طبیعی ندارد و شکل اصلی درآمد آن از کمک‌های خارجی است. کشاورزی معیشتی و ماهیگیری همچنان فعالیت‌های اقتصادی اولیه هستند، به ویژه در جزیره فونافوتی، پایتخت کشور.
ای همه هستی ز تو پیدا شده خاک ضعیف از تو توانا شده
جزایر پست، مقدار اندکی آب شیرین و خاک ضعیف و نمکی دارند که کار کشاورزی در آنها را بسیار سخت می‌کند. این جزایر نمی‌توانند مانند جزایر آتشفشانی، پذیرای جمعیت انسانی باشند. مردم این جزایر، بیشتر با ماهی‌گیری زندگی خود را می‌گذرانند. جزایر پست معمولاً اقلیم اقیانوسی دارند.
من نظر دارم درین خاک ضعیف هست بر درگاه ما او بس شریف
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کصخل یعنی چه؟
کصخل یعنی چه؟
تعامل یعنی چه؟
تعامل یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز