حک و اصلاح

لغت نامه دهخدا

حک و اصلاح. [ ح َک ْ ک ُ اِ ] ( ترکیب عطفی، اِمص مرکب ) حذف و تغییر کلمه یا کلماتی در عبارت که با آن حذف و تغییر، عبارت شیواتر و رساتر گردد.

فرهنگ فارسی

حذف و تغییر کلمه یا کلماتی در عبارت که با آن حذف و تغییر عبارت شیواتر و رساتر گردد

جمله سازی با حک و اصلاح

رالز در تبیین این نظریه، روش خود را روشی مبتنی بر تعادل اندیشه‌ورزانه توصیف می‌کند، مفهومی که از آن پس در سایر حوزه‌های فلسفه نیز به کار رفته‌است. تعادل اندیشه‌ورزانه هنگامی به دست می‌آید که فرد، از یک سو اصول کلی خود، و از سوی دیگر قضاوت‌های سنجیده‌شدهٔ خود در موارد خاص را متقابلاً حک و اصلاح کند و این دو را با یکدیگر به تعادل برساند.
چون خط تقطیع نه بر اصطلاح وز حک و اصلاح نگیرد صلاح
ره مده در خطِ مشکین، شانهٔ شمشاد را نیست حاجت حک و اصلاحی خطِ استاد را
اولین رمانش، حماقت آلمایر، داستان مردی هلندی که در برونئی خانه به دوش است، در سال ۱۸۹۵ بعد از پنج سال حک و اصلاح چاپ شد، با استقبال منتقدین روبرو شد ولی فروش نداشت.
صفحهٔ آیینه محتاج حک و اصلاح نیست بسکه بی‌نقش است شستن شسته‌ام از دفترم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال لنورماند فال لنورماند فال عشقی فال عشقی فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال چای فال چای