جورواجور

لغت نامه دهخدا

جورواجور. [ وا ] ( ص مرکب ) در تداول، گوناگون. جوراجور. متنوع. مختلف.

فرهنگ عمید

دارای شکل های مختلف، گوناگون.

فرهنگ فارسی

درتداول گوناگون متنوع مختلف

جمله سازی با جورواجور

خرکمان دستی و خرکمان سواره نمونه‌هایی از گونه‌های جورواجور خرکمان هستند.
اندیشه و تصورات ما نیز مثل ریزوم (زمین ساقه) آبشخورهای متفاوت و جورواجور دارد و بر چندگانگی و تفاوت (نه یکپایگی و تضاد) همراه است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
ضمیمه یعنی چه؟
ضمیمه یعنی چه؟
میلف یعنی چه؟
میلف یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز