جمله سازی با جهیده چشمها بیرون جهیده از خطر گشته ده چشمه ز بیم مستقر سواری چون شرر ز آتش جهیده ز خسرو در بر شیرین رسیده همی رفت آهوی زرین جهیده گهی پیدا و گه پنهان ز دیده