جغرافیه

لغت نامه دهخدا

جغرافیه. [ ج ُ ی ِ ] ( معرب، اِ ) علمی است که بدان علم هیأت ارض و اشکال اقالیم و ربعمسکون دانسته میشود. ( آنندراج ). جغرافی. جغرافیا.

فرهنگ فارسی

علمی است که بدان علم هیات ارض و اشکال اقالیم و ربع مسکون دانسته میشود.

جمله سازی با جغرافیه

دانشکده زمین‌شناسی در سال ۱۳۸۳ تأسیس گردید. این دانشکده دارای ۱۳ کادر علمی در دیپارتمنت‌های جیولوجی و استخراج معدن، جیودوزی، جغرافیه و مهندسی محیط زیست است که شامل ۱ پوهنمل، ۲ پوهنیار، ۶ پوهیالی و ۴ نامزد پوهیالی می‌شود. این دانشکده ۷۱۷ دانشجو دارد که ۶۳۷ نفر آن پسر و ۸۰ نفر آن دختر می‌باشد.
پوهاند محمد حسین یمین دربارهٔ نام‌گذاری سانچارک می‌نویسد به گونه ایی که در آثار متقدمان و جغرافیه نگاران پیشین آمده‌است و این شهر را «سان»، «آسان» و «سانج» ضبط کرده‌اند معلوم می‌شود که نام اصلی آن همین «سان» و «چارک» ناحیهٔ دیگری در جوار آن بوده که بعداً با ناحیه «سان» پیوسته و سان چارک شده‌است، این نکته را تقی‌زاده نیز تأیید کرده‌است.