لغت نامه دهخدا
ثادق. [ دِ ] ( اِخ ) نام وادئی در دیار بنی عقیل و در آنجا آبهائی است. اصمعی گفته است که ثادق وادی بزرگ و پهناوری است که به رُمّه منتهی میشود. ( مراصد ). || نام اسب منقذبن ظریف.
ثادق. [ دِ ] ( ع ص ) سحاب ثادِق؛ ابر ریزان. || وادی ثادِق؛ وادی سائل. وادی سیلناک.