تنگ جام

لغت نامه دهخدا

تنگ جام. [ ت َ ] ( ص مرکب ) به آسانی مست. ( ناظم الاطباء ). تنگ شراب. تنگ می. ( مجموعه مترادفات ). و رجوع به تنک و تنک جام و تنک شراب شود.

فرهنگ فارسی

به آسانی مست. تنگ شراب.

جمله سازی با تنگ جام

💡 ای ز جور چرخ ناهنجار تنگ جام تو فریادی بیداد سنگ