بیرون خزیده

لغت نامه دهخدا

بیرون خزیده. [ خ َ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) بیرون جسته. بیرون خاسته.

فرهنگ فارسی

بیرون جسته ٠ بیرون خاسته ٠

جمله سازی با بیرون خزیده

رتبه اعتماد، برای مبارزه با اسپم (هرزآگهی) جستجو کرده و براساس میزان اعتبار و اطمینان فیلتر می‌کند. این روش برای انتخاب کردن یک مجموعه کوچک از صفحات دانه پاشی شده از راه ارزیابی توسط یک حرفه‌ای، فراخوانی می‌کند. زمانی که صفحات مشهور به صورت دستی شناسایی شدند، یک خزنده از این مجموعه از دانه‌های منتخب بیرون خزیده و در پی صفحات مشابه و قابل اعتماد دیگر روی وب کندوکاو می‌کند. با بیشتر شدن فاصله بین اسناد و مجموعه دانه‌ها، اعتماد «رتبه اعتماد» نیز کم‌تر می‌شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال انبیا فال انبیا فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال آرزو فال آرزو