بنده پروری

لغت نامه دهخدا

بنده پروری. [ ب َ دَ / دِ پ َرْ وَ ] ( حامص مرکب ) عمل بنده پرور. ( فرهنگ فارسی معین ):
تو بندگی چو گدایان بشرط مزد مکن
که دوست خود روش بنده پروری داند.حافظ.

فرهنگ فارسی

عمل بنده پرور

جمله سازی با بنده پروری

حق داده در دو کون ورا خواجگی و بس جز او زکس صغیر مجو بنده پروری
نه هر که خواجه صفت بندگی بسی دارد طریق خواجگی و بنده پروری داند
بنده گشتم که خویش فرمودی خاطر بنده پروری دارم
مشو غلام کسی غیر خواجه قنبر کدام خواجه چو ا و بنده پروری داند
نه هر مهی روش مهرگستری داند نه هر که خواجه شود بنده پروری داند
ما بنده توایم، بهر جایگه که هست وز شان تست قاعده بنده پروری
مژدگانی جان دهید ای بندگان خواجه دارد میل بنده پروری
در تو، تنها عشق و مهر مادری است شیوهٔ ما، عدل و بنده پروری است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مکعب فال مکعب فال حافظ فال حافظ فال ورق فال ورق فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی