بمباردمان

لغت نامه دهخدا

بمباردمان. [ ب ُ دُ ] ( فرانسوی، اِ ) به توپ بستن. پرتاب کردن گلوله از توپ یا بمب بر موضعی. بمباران. و رجوع به بمباران شود.

فرهنگ عمید

= بمباران

فرهنگ فارسی

( اسم ) بمباران

جمله سازی با بمباردمان

💡 کوه‌های تورابورا از مرکز افغانستان، کابل به سوی نزدیکی مرزهای پاکستان موقعیت دارند. نیروهای اطلاعاتی آمریکایی اعتقاد داشتند که طالبان و القاعده غارهایی بسیار مستحکم همراه با امکانات عالی و مخازن زیرزمینی دارا می‌باشند. این مناطق به همین دلیل مورد حمله بمباردمانی بسیار حجیمی توسط بمب‌افکن‌های بی-۵۲ قرار گرفت.