لغت نامه دهخدا
برع. [ ب ُ رَ ] ( اِخ ) کوهی است به تهامه. ( منتهی الارب ).
برع. [ ب َ ] ( اِخ ) قله ایست در ذمار. ( منتهی الارب ).
برع. [ ب ُ رَ ] ( اِخ ) کوهی است به تهامه. ( منتهی الارب ).
برع. [ ب َ ] ( اِخ ) قله ایست در ذمار. ( منتهی الارب ).
قله ایست در ذمار.
💡 تعین نقطهٔ وهمی است برعین چو عینت گشت صافی عین شد غین