باب باب

لغت نامه دهخدا

باب باب. ( ق مرکب ) بخش بخش. قسمت قسمت. فصل فصل: طاهر باب باب بازمیراندو بازمی نمود تا هزارهزار درم بیرون آمد که ابوسعید را هست و شانزده هزارهزار درم است که بر وی حاصل است و هیچ جای پیدا نیست. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 125 ).

جمله سازی با باب باب

ز ذوق غنچه لعل تو فصل فصل ترست گذشته‌ام همه‌جا باب باب خنده گل
داستان کهنه شستی باب باب فکر را روشن کن از ام الکتاب
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
مستقیم
مستقیم
درس
درس
لطیف
لطیف
قرین رحمت
قرین رحمت