لغت نامه دهخدا
ای شهریار. [ اَ / اِ ش َ ] ( اِ مرکب ) نام روز سی ام است از ماههای ملکی. || ( منادا ) خطاب به کلانتر و شهریار. ( برهان ) ( آنندراج ) ( انجمن آرا ) ( هفت قلزم ).
ای شهریار. [ اَ / اِ ش َ ] ( اِ مرکب ) نام روز سی ام است از ماههای ملکی. || ( منادا ) خطاب به کلانتر و شهریار. ( برهان ) ( آنندراج ) ( انجمن آرا ) ( هفت قلزم ).
نام روز سی ام است از ماههای ملکی
💡 چنین داد پاسخ که ای شهریار به کام تو بادا همه روزگار
💡 به خاک افگنم تنش ای شهریار مگر بر دهد گردش روزگار
💡 چگونه بدانستی ای شهریار که هست آفریننده و کردگار
💡 همیگفت هرکس که ای شهریار زتو دور بادا بد روزگار
💡 به یزدان و نام تو ای شهریار به نوروز و مهر و به خُرم بهار
💡 سه خواهش مرا هست ای شهریار زراه کرم سوی من گوش دار