الشهر

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
شهر (۲۱ بار)
ماه. و آن با رؤیت هلال شروع شده و با رؤیت مجدّد منقضی می‏شود و اصل آن چنانکه در مجمع فرموده به معنی ظهور است علت این تسمیه آن است که با رؤیت هلال داخل شدن ماه آشکار می‏شود.. یعنی حمل و شیر باز شدن انسان سی ماه است. جمع قلّه اشهر و جمع کثرت آن شهور است مثل. مراد از اشهر چنانکه روایات بیان می‏کند شوال، ذوالقعده،ذوالحجه است. و مثل. این آیه روشن می‏کند که خداوند خود چنین اراده فرموده که از روز خلقت آسمانها و زمین ماه‏های‏ تمام کننده سال دوازده باشد. مراد از کتاب شاید کتاب تکوین و دنیا و شاید لوح محفوظ باشد. راجع به ماه‏های حرام و احکام آنها، همچنین آیه،،. به «حرام» رجوع شود. و آیه. در «ریح» گذشت.

جمله سازی با الشهر

بهدنبال اين واقعه بود كه اين آيه شريفه نازل شد (يسئلونك عن الشهر الحرامقتال فيه قل قتال فيه كبير) درست است ما هم مى گوئيم اينعمل حلال نيست، اما شما مشركين بزرگتر از قتل در ماه حرام را مرتكب شديد آن زمان كهكفر ورزيديد، و محمد را از آمدن به مكه جلوگير شديد، و فتنه (كه همان شرك به خداباشد) نزد خدا از قتال در ماه حرام بزرگتر است، و باز بهمين جهت فرمود: (و صد عنسبيل اللّه، و كفر به ).
شهر رمضان الذى انزل فيه القرءان هدى للناس و بينت من الهدى و الفرقان فمن شهدمنكم الشهر فليصمه و من كان مريضا او على سفر فعدة من ايام اخر يريد الله بكماليسر و لا يريد بكم العسر و لتكملوا العدة و لتكبروا الله على ما هدئكم و لعلكمتشكرون (185)
و در تفسير عياشى از امام باقر(عليه السلام ) روايت آورده كه در تفسير جمله (فمن شهدمنكم الشهر فليصمه ) فرموده: چقدر اين بيان براى كسى كه تعقلش كند روشن است !براى اينكه در عبارتى كوتاه اين معنا را رسانده، كه هر كس ماه رمضان را درك كرد بايدروزه اش را بگيرد، و هر كس در ماه رمضان مسافرت كرد بايد روزه اش را بخورد.
در حقيقت، كلام در اين آيه طبق زمينه غالب و معروف و آشناى به ذهن شنونده جريان يافته، نه اينكه متعه راه چاره نباشد، بلكه اصولا در قرآن كريم عادت بر اين است كه در مقامتشريع احكام و قوانين جهت غالب و معروف را در نظر بگيرد، مثلا در آيه شريفه: (فمنشهد منكم الشهر فليصمه و من كان مريضا او على سفر فعده من ايام اخر)
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال عشقی فال عشقی استخاره کن استخاره کن فال مکعب فال مکعب