نسیس

لغت نامه دهخدا

نسیس. [ ن َ ]( ع اِ ) گرسنگی سخت. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). جوع شدید. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ). || غایت مشقت و جهد مردم. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). غایت جهد انسان و جز آن. ( از اقرب الموارد ). || سرشت. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). خلیقت. ( اقرب الموارد ). || بقیه جان. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). باقی نفس. ( مهذب الاسماء ). گویند: بلغ منه نسیسه؛ یعنی قریب به مرگ گردید. ( منتهی الارب ) ( ازاقرب الموارد ). ج، نُسُس. || دو رگ است در گوشت که از آن مغز استخوان را تری و تازگی رسد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || تری که بر سر هیزم گرد آید به گاه سوختن. زبدالحطب و ما ینس منه. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ). رجوع به نسیسة شود. || مسوق. ( اقرب الموارد ). رجوع به منسة شود. || ( مص ) راندن و زجر کردن ناقه را. ( از المنجد ) ( از اقرب الموارد ). نس. رجوع به نَس شود. || خشک شدن گوشت و نان. نسوس. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). رجوع به نسوس شود.

فرهنگ فارسی

گرسنگی سخت ٠ جوع شدید ٠ یا غایت مشقت و جهد مردم ٠ غایت جهد انسان و جز آن ٠ یا سرشت ٠ خلیقت ٠ یا بقی. جان ٠ باقی نفس ٠ یا خشک شدن گوشت و نان ٠ نسوس ٠

جمله سازی با نسیس

این گونه در منطقه یوریکا بار در کالیفرنیا و در عمق ۳۵۰ متری و همچنین در ژاپن، در منطقه کاشیما-نادا و در عمق ۵۳۰–۵۶۰ متری، مشاهده شده است. به استناد کتاب روسی نسیس (۱۹۸۲/۸۷)، پراکندگی هشت پای فلپ جک، از دریای برینگ تا دریای اختسک تا منطقهً هونشوی مرکزی واقع در شمال غرب اقیانوس آرام و تا کالیفرنیای جنوبی واقع در شمال شرق اقیانوس آرام، گزارش شده است.
او به همراه مربیش گنادی نسیس یک آکادمی شطرنج در سن پترزبورگ به نام «مدرسه شطرنج استادبزرگان» را اداره می‌کند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
ضمیمه یعنی چه؟
ضمیمه یعنی چه؟
حلما یعنی چه؟
حلما یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز