ملامت گزین

لغت نامه دهخدا

ملامت گزین. [ م َ م َ گ ُ ] ( نف مرکب ) ملامت گزیننده. اختیارکننده ملامت. طالب سرزنش:
در کوی عشق دیوی و دیوانگی است عقل
بس عقل کو ز عشق ملامت گزین گریخت.خاقانی.

فرهنگ فارسی

ملامت گزیننده. اختیار کننده ملامت. طالب سرزنش.

جمله سازی با ملامت گزین

در کوی عشق دیوی و دیوانگی است عقل بس عقل کو ز عشق ملامت گزین گریخت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
چهارپایان
چهارپایان
ژرف
ژرف
کص
کص
فال امروز
فال امروز