مغیبات

لغت نامه دهخدا

مغیبات. [ م َ / م ُ غ َی ْ ی َ ] ( ع ص، اِ ) ج ِ مَغیبَة یا مَغَیَّبَة. چیزهای پنهانی. چیزهای غیبی. ( از ناظم الاطباء ) ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ): در مکنونات مغیبات سخن گوید و از سرایر و ضمایر نشان دهد. ( سندبادنامه ص 242 ). حزم او که... از مغیبات و مکنونات قدر خبر می دهد... ( سندبادنامه ص 12 ). معنی اعتقاد انعقاد صورت علمی است یا ظنی دردل به وجود مغیبات. ( مصباح الهدایه چ همایی ص 14 ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع مغیبه [... ازمغیبات خبر میدهد. ]
جمع مغیبه چیزهای پنهانی و چیزهای غیبی.

جمله سازی با مغیبات

💡 پس بر اسب فکرت سوار شود و در میدان علم غیب دواند، از مغیبات وی را لذتی باشد و از حال انسانیّت به در رود.

💡 همچنین تاریخی دربارهٴ فرهنگ یونان نوشت؛ رساله‌هایی در سیاست، ادبیات، فلسفه، مغیبات و غیره داشت، ولی تنها قطعاتی از آثارش به دست ما رسیده است.

💡 حزم او که منهی عالم بالاست، از مغیبات و مکونات قدر خبر دهد و عزم او که طلیعه لشکر قضاست، روز رفته را دریابد.

💡 فصیح تر ز تو کشف مغیبات نکرد مر آن زبان که نگنجید در دهان خجند

گوت یعنی چه؟
گوت یعنی چه؟
کص یعنی چه؟
کص یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز