مشیا

مشیا، که در زبان‌های باستانی مانند پهلوی و اوستایی به کار می‌رود، به معنای فناپذیر و درگذشتنی است. در اوستا، این واژه به انسان و مردم اشاره دارد. در متون بندهشن پهلوی، مشیا به عنوان معادل آدم و مشیوئی به عنوان معادل حوا شناخته می‌شود. همچنین، مشیوئی در میان اقوام سامی به نام مشیانه نیز شناخته می‌شود. این مفاهیم نشان‌دهنده‌ی وابستگی انسان به مرگ و فناپذیری‌اش است و به نوعی به جنبه‌های انسانی و شرایط زندگی اشاره دارد. از این رو، مشیا نه تنها به مفهوم فیزیکی انسان بلکه به جنبه‌های عاطفی و روحانی او نیز اشاره دارد، که در طول تاریخ به‌عنوان نمادی از زندگی و مرگ در فرهنگ‌های مختلف مطرح شده است.

لغت نامه دهخدا

مشیا. [ م َش ْ ] ( هزوارش، اِ ) به لغت زند و پازند روغن گوسفند را گویند. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). هزوارش «مشیا» و «مشکیا»، پهلوی روغن ( روغن ).
مشیا. [ م َش ْ ] ( اِ ) در اوستا «مشیا»، در گاتها «مشا» و «مارتا» بمعنی فناپذیر، درگذشتنی، مردم و انسان آمده... در بندهشن پهلوی «مشیا» بمنزله «آدم » و مشیوئی بمنزله حوا در نزد اقوام سامی است... و مشیوئی را «مشیانه » هم گویند. ( از حاشیه برهان چ معین ).

فرهنگ فارسی

مختلف و مختلف الخلقه

فرهنگ اسم ها

اسم: مشیا (دختر) (پهلوی، اوستایی) (تلفظ: mašiyā) (فارسی: مشيا) (انگلیسی: mashiya)
معنی: فناپذیر، درگذشتنی، مشیا ( در اوستا ) به معنی فناپذیر، مردم و انسان آمده، ( در بندهشن پهلوی ) «مشیا» به منزله ی «آدم» و مشیوئی به منزله ی «حوا» در نزد اقوام سامی است، و مشیوئی را «مشیانه» هم گویند

جمله سازی با مشیا

رمنا نری المدینه مشیا علی العیون شوقا الی جنابک من ابعد السبل
در آن ره چون قلم مشیا علی الراس شدم در سخن سفتن به الماس
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال امروز فال امروز فال اوراکل فال اوراکل فال تک نیت فال تک نیت فال ماهجونگ فال ماهجونگ