مشک پخته

لغت نامه دهخدا

مشک پخته. [ م ُ / م ِ ک ِ پ ُ ت َ / ت ِ ] ( ترکیب وصفی، اِ مرکب ) آن بود که نضج او بمرتبه کمال رسیده باشد و اثری از دمویت در اونمانده چنانکه در عود خام. ( بهار عجم ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

آن بود که نضج او بمرتبه کمال رسیده باشد و اثری از دمویت در او نمانده چنانکه در عود خام.

جمله سازی با مشک پخته

بلیناس را نیز گنجی تمام هم از مشک پخته هم از عود خام
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
مرسوله یعنی چه؟
مرسوله یعنی چه؟
حلما یعنی چه؟
حلما یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز