کردکان

لغت نامه دهخدا

کردکان. [ ] ( اِخ ) شهرکی است [ به ناحیت کرمان ] بر راه رودان از پارس، جائی با نعمت بسیار. ( حدود العالم ).

جمله سازی با کردکان

صبحدم بقال بگشاید به رویم گر دُکّان من ز بهر گردکان گردم به گِردِ کردکان (؟)