چهاربرجی

لغت نامه دهخدا

چهاربرجی. [ چ َ ب ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان مشهدریزه میان ولایت باخرز بخش طیبات شهرستان مشهد، 106 تن سکنه دارد. از قنات مشروب میشود. محصولش غلات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران 9 ).
چهاربرجی. [ چ َ ب ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان بابائی بخش چقلوندی شهرستان خرم آباد، 240 تن سکنه دارد. محصولش غلات، صیفی، لبنیات و پشم است و از رود بابائی آبیاری میشود. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان بابائی بخش چقلوندی شهرستان خرم آباد ٠

جمله سازی با چهاربرجی

این روستا نسبتاً قدیمی و با شکل روستای محصور سنتی ایرانی دارای برج و باروهای مخروبه‌ای است که به چهاربرجی معروف است و نموداری از گذشته با اهمیت و ارزشمند آن می‌باشد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
سیالیت
سیالیت
کس کش
کس کش
چیپ
چیپ
نمایان
نمایان