پشت گوژ

لغت نامه دهخدا

پشت گوژ. [ پ ُ ] ( ص مرکب ) رجوع به پشت کوژ شود.

جمله سازی با پشت گوژ

کمانی برآراست از پشت گوژ پی و استخوان گشته هم‌رنگ توز
چنان زمانه جوان گشته در زمانهٔ او که پشت گوژ همین پشت قوس و میزان است
وگر بیاید زآن گونه باز باید گشت که خان ز دشت کتر پشت گوژ و روی آژنگ
نقل است که سفیان را در حال جوانی پشت گوژ شده بود. گفتند: ای امام مسلمانان! تو را هنوز وقت این نیست.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال احساس فال احساس فال ابجد فال ابجد فال زندگی فال زندگی