ههه

لغت نامه دهخدا

( ههة ) ههة. [ هََ هَْهََ ] ( ع مص ) بند شدن زبان و لثغه عارض شدن. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). رجوع به هه شود.

فرهنگ فارسی

بند شدن زبان و لثغه عارض شدن

دانشنامه آزاد فارسی

هِهِه (Hehe)
قومی بانتوزبان در تانزانیا. در ۱۹۰۵ علیه وحشیگری استعمارگران آلمانی شوریدند و به شدت سرکوب شدند. این شورش با نام ماجی ماجی(«آب ـ آب») معروف شد؛ بومیان باور داشتند با مناسکی جادویی گلولۀ آلمانی ها را به آب تبدیل می کنند.

جمله سازی با ههه

چو فرمان دهی ماسپاه توایم ههه یکسره در پناه توایم
چو سبزه گر ههه روی زمین زبان گردد که شرح درد دل ما دهد هنوز کم است
رعیت ههه در پناه منند سپاهت همه چون سپاه منند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نخود فال نخود فال تماس فال تماس فال کارت فال کارت فال تک نیت فال تک نیت