نرگسان

لغت نامه دهخدا

نرگسان. [ ن َ گ ِ ] ( اِخ ) دهی است ازدهستان گاوکان بخش جبال بارز شهرستان جیرفت، در 125هزارگزی جنوب شرقی مسکون و 10هزارگزی مشرق راه سبزواران به کروک، در منطقه کوهستانی گرمسیری واقع است و250 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه، محصولش غلات، شغل اهالی زراعت است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

جمله سازی با نرگسان

این روستا در دهستان نرگسان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۳ نفر (۴خانوار) بوده‌است.
این روستا در دهستان نرگسان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۰ نفر (۶خانوار) بوده‌است.
بر نشاط دیدن بزم جهان آرای او دیده های نرگسان در بوستان بینا شدند
در چشم نرگسان چه کند میل آتشین با برگ یاسمن چه کند باد زمهریر؟
خوش خسب که من تا به سحر خواهم گفت فریاد ز نرگسان خواب آلودت
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت دهستان نرگسان برابر با ۵٬۶۵۲ نفر بوده‌است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
اویس
اویس
خویشان
خویشان
زورق
زورق
شروع
شروع