لغت نامه دهخدا
( متذکرة ) متذکرة. [ م ُ ت َ ذَک ْک ِ رَ ] ( ع ص ) امراءةُ متذکرة، زنی که به مردان ماند. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
( متذکرة ) متذکرة. [ م ُ ت َ ذَک ْک ِ رَ ] ( ع ص ) امراءةُ متذکرة، زنی که به مردان ماند. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
💡 ۹. اهداف متذکره در چارچوب یک مبارزۀ مدنی-حقوقی پیگیری خواهد شد. تغییرات بنیادی که مستلزم تغییر در قانون از جمله قانون اساسی خواهد بود، از طریق مکانیزمهای پیشبینی شده در خود قانون اساسی صورت خواهد گرفت.
💡 ایالت میتواند خود را محروم از حق ملکیت بستر دریا بسازد، اما آبها و استفاده از آبها تابع بند تجاری، قانون اساسی ایالات متحده آمریکا میباشند، طوری که بند متذکره روی بستر دریاها یک حق ارتفاق یا خدمت اجباری را نگه میدارند تا به دولت فدرال کمک کند تجارت بالای بسترهای آبی قابل کشتیرانی را تنظیم نمایند.