کات کبود

لغت نامه دهخدا

کات کبود. [ ت ِ ک َ ] ( ترکیب وصفی، اِ مرکب ) زاج کبود. زنگ مس. ترکیبی از جوهر گوگرد و مس یعنی سولفات مس. ( ناظم الاطباء ). بلخچ. ماده ٔکانی که برای سبز نگاه داشتن سبزیها و ترشیها بکار برند. از این ماده در شاهرود و بعض نقاط خراسان و آذربایجان یافت شود. ( جغرافیای اقتصادی کیهان ص 44 ).

فرهنگ فارسی

زاج کبود زنگ مس

فرهنگستان زبان و ادب

{blue vitriol} [شیمی] محلول آبی مس سولفات

ویکی واژه

محلول آبی مس‌سولفات.

جمله سازی با کات کبود

💡 برای حفظ سیب زمینی از مرض، یک سیر کات کبود را در سه من سیب زمینی حل کنند بعد چهل مثقال روی، که فلز معروف است در آن بیندازند. دوازده ساعت بماند. بعد روی را بیرون بیاورند و سیب‌ها را میان آن بیندازند. پس از ده ساعت سیب‌ها را بیرون آورده و بلافاصله بکارند؛ و در جای دیگری می‌نویسد باید دوغاب آهک درست کرد و سیب‌ها را در آن انداخت تا روی آنها را کاملاً بپوشاند و بعد سیب‌ها را خشک کرده و انبار کنند.

💡 گونه‌ای از عمل خالکوبی چشم توسط جالینوس انجام می‌شد. او تلاش داشت با داغ کردن سطح چشم و سپس ریختن پودر دار مازو و آهن یا پوست ساییده شده انار و کات کبود در آن، زخم قرنیه را درمان کند. این عمل در دهه اول سده ۱۸ میلادی بار دیگر مورد استفاده قرار گرفت. خالکوبی قرنیه چشم همچنین در دهه ۱۸۷۰ میلادی توسط لوییس فون وکر انجام شد.

خویشان یعنی چه؟
خویشان یعنی چه؟
گوت یعنی چه؟
گوت یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز