چرخ خوردن

لغت نامه دهخدا

چرخ خوردن. [ چ َ خوَرْ / خُرْ دَ ] ( مص مرکب ) بمعنی حرکت دوری است. ( آنندراج ). گرد گردیدن. بدور خود یا بدور کسی گشتن.
- چرخ خوردن سر؛ دوار داشتن و گیج رفتن سر.
- || برگشتن سر. رجوع به چرخ رفتن شود.

جمله سازی با چرخ خوردن

باله پشتی. روی کمر ماهی قرار دارد و ممکن است ماهی تا سه تا از آن‌ها را داشته باشد. این باله از ماهی در برابر چرخ خوردن محافظت کرده و در چرخش ناگهانی و توقف به او کمک می‌کند. در قلابچه‌ماهی قسمت میانی باله پشتی تبدیل به «ایلیسیوم» و «اسکا» شده و معادل میله و طعمه قلاب ماهی‌گیری است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
دانش آموز
دانش آموز
گرایش
گرایش
دقت
دقت
سراسیمه
سراسیمه