نارضایتی

لغت نامه دهخدا

نارضایتی. [ رِ ی َ ] ( حامص مرکب ) در تداول، ناخرسندی. خشنود نبودن. رضایت نداشتن. راضی نبودن. عدم رضایت و خرسندی.

فرهنگ فارسی

رضایت نداشتن راضی نبودن عدم رضایت توضیح [ رضایت] را بمعنی مصدر گرفته اند و بنابراین احتیاجی بالحاق یای حاصل مصدر ندارد ولی این نوع استعمال متداول است. یا نارضایتی. باعدم رضایت: [... چیزی که آهو در عین گرفتاری با نارضایتی و تشویش فراوان بان مینگریست ]

جمله سازی با نارضایتی

یکی از دلایل نارضایتی مردم، فساد مالی قدرتمندان نظام پهلوی بود. در سال ۱۳۵۷ فساد مالی به یکی از مسائل سیاسی عمده بدل شد و بخش اعظم انتقاد از شاه در مورد فعالیت‌های غیرقانونی اطرافیان او بود. عباس میلانی یکی از پایه‌های اصلی نارضایتی مردم را، فساد مالی قدرتمندان می‌داند. او می‌گوید هویدا برای متقاعد کردن شاه در محدود کردن فعالیت اقتصادی خاندان سلطنتی تلاش زیادی کرد.
در پی اجرای سیاست‌های جدید دولت سیزدهم مبنی بر حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی، قیمت برخی مواد خوراکی در ایران افزایش یافت و به نارضایتی مردم دامن زد. این اعتراضات که در مواردی با سرکوب خشونت‌بار مأموران امنیتی مواجه شد شامگاه پنج‌شنبه ۲۲ اردیبهشت در شهرستان‌های درود لرستان، ایذه، اندیمشک و دزفول در خوزستان، یاسوج در کهگیلویه و بویراحمد، شهرکرد و جونقان در چهارمحال و بختیاری و فشافویه در استان تهران به وقوع پیوست.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کص یعنی چه؟
کص یعنی چه؟
انسجام یعنی چه؟
انسجام یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز