کبودچشم

لغت نامه دهخدا

کبودچشم. [ ک َ چ َ / چ ِ ] ( ص مرکب ) آنکه چشمش به سبزی زند. ( آنندراج ). ازرق. ( ترجمان القرآن ). زاع. زاغ چشم. سبزچشم. زرقاء. ( یادداشت مؤلف ): و این مرد بازرگان سرخ و کبودچشم بود. ( سندبادنامه ص 305 ).

فرهنگ عمید

آن که چشم های آبی دارد، ازرق چشم.

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه تخم چشمش کبود باشد ازرق چشم.

جمله سازی با کبودچشم

💡 بشکفت کبودچشم و نیلی‌چهر لاغر تنی و ضعیف ستخوانی

معلق یعنی چه؟
معلق یعنی چه؟
علامت یعنی چه؟
علامت یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز