حسن اطروش به واسطه نبوغ سیاسی و دینی خود، در تاریخ اسلام جایگاه ویژهای دارد. او به عنوان یکی از چهرههای تاثیرگذار در نهضتهای اسلامی شناخته میشود. همچنین، لقبهای او مانند ناصر کبیر و الناصرللحق نشاندهنده نقش او در حمایت از حق و عدالت است. ارتباطات گستردهاش با دیگر شخصیتهای معاصر و تأثیرگذاریاش بر تحولات اجتماعی و فرهنگی نیز از دیگر ویژگیهای بارز اوست.
لقب ناصر کبیر به معنای یار بزرگ است و نشانگر حمایت و پشتیبانی او از حق و عدالت در جامعه اسلامی میباشد. این لقب تأثیر زیادی بر تاریخ ایران داشته و باعث شده تا مردم او را به عنوان یک پیشوای الهی و اجتماعی بپذیرند. حسن اطروش با تجلی این لقب، نه تنها در عرصه دینی بلکه در زمینههای سیاسی و اجتماعی نیز نفوذ بسیاری داشت و بسیاری از پیروانش را به خود جذب کرد.
حسن اطروش به عنوان یکی از شخصیتهای برجسته تشیع، نقش مهمی در ترویج اصول و ارزشهای اسلامی ایفا کرده است. او با تلاشهای خود در تبیین معارف دینی و مبارزه با ظلم و فساد، به تثبیت تفکر شیعه در جامعه کمک کرده است. همچنین، او به عنوان یک عالم و فقیه، به حل مسائل اجتماعی و دینی پرداخته و بسیاری از پیروانش را در راه راست هدایت کرده است.
ناصر اطروش
دانشنامه اسلامی
نسب وی با سه واسطه به عمرالاشرف، فرزند امام زین العابدین علیه السلام، می رسد. وی جدّ مادری علم الهدی و شریف رضی، و مادرش کنیزی خراسانی تبار بود.
تولد
حسن در حدود سال ۲۳۰ در مدینه به دنیا آمد. از آغاز زندگی او اطلاع روشنی در دست نیست.
زهد و مرتبه علمی
به نوشته علم الهدی مرتبه علمی و زهد و فقاهت او برای همه معلوم بوده است. ابوطالب هارونی، مشهور به ناطق بالحق (متوفی ۴۲۴)، نیز از دانش گسترده و زهد و عبادت او خبر داده و افزوده است که وی نزد مشایخ کوفه و دیگر شهر ها درس خواند و از آنان روایت کرد و آنان نیز از او روایت کردند، از جمله ابوجعفر محمد بن منصور مرادی، شاگرد قاسم بن ابراهیم رَسّی؛ بشربن عبدالوهاب اموی؛ برادر حسن اطروش، حسین بن علی مشهور به حسین الشاعر، که ظاهرآ حسن اطروش از طریق او کتاب المسائل علی بن جعفر عُریضی را روایت کرده است؛ و عالم و محدّث مشهور امامی احمد بن محمد بن عیسی قمی.
سفر به طبرستان
...
جمله سازی با ناصر اطروش
حکومت علوی در مناطق کاملاً زیدی دیلمان و شرق گیلان پابرجا ماندو شهر هوسم که ناصر اطروش هنگام گرواندن گیلیان در آن فعال بود مرکزی برای تعلیم ناصریه و پایتخت یک خاندان محلی علوی شد که در ۳۲۰ توسط ابوالفضل جعفر بن محمد نوه برادر ناصر، حسین الثائر و از طریق مادر نوه خود ناصر، تأسیس شد. ناصرالحق مدرسههای زیادی در گیلان و طبرستان تأسیس نمود.