گنده بغل

لغت نامه دهخدا

گنده بغل. [ گ َ دَ / دِ ب َ غ َ ]( ص مرکب ) کسی که خوی و نم زیر بغلش بسیار بدبو باشد. اَذفَر. ذَفِر. ( منتهی الارب ). اِصَن:
با زبان معنوی گل با جعل
هر زمان گوید که ای گنده بغل.مولوی.- امثال:
گنده بغل را چه سود عنبر و لادن ؟
میرزا ابوالحسن جلوه ( از امثال و حکم ج 3 ص 1327 ).

فرهنگ عمید

کسی که عرق زیر بغلش بدبو باشد.

فرهنگ فارسی

کسی که عرق زیر بغلش بسیار بد بوست: با زبان معنوی گل با جعل هر زمان گوید که ای گنده بغل.... ( مثنوی )

جمله سازی با گنده بغل

💡 به حق آنک به فراش گفته‌ای که بروب ز چند گنده بغل خانه را برای کرام

💡 دهانت، ای اغل، گنده ریش، گنده بغل همی کند همه شب گوه سگ به دندان حل

💡 پیاز گنده بغل دلق مصر می‌پوشد به کاله‌جوشی من کوب می‌خورم چون سیر

💡 زین رز برون بر گنده بغل را پهلوی نعنع کن گندنایی

💡 آن گنده بغل ما را سر زیر بغل دارد کینه بکشیم آخر زان کوردل کودن

ضمیمه یعنی چه؟
ضمیمه یعنی چه؟
هیز یعنی چه؟
هیز یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز