گریوه نورد

فرهنگ عمید

آن که به چابکی و تندی از گریوه عبور کند.

فرهنگ فارسی

(صفت ) آنکه از گریوه بسهولت عبور کند: شد بر آن اشقر گیوه نورد کز شتابش ندید گردون گرد. ( نظامی )

جمله سازی با گریوه نورد

شه بر آن اشقر گریوه نورد کز شتابش ندید گردون گرد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نخود فال نخود فال چای فال چای فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال لنورماند فال لنورماند