لغت نامه دهخدا
پرشیر. [ پ ُ ] ( ص مرکب ) ( گاو... گوسفند... و نظایر آنها ) که شیر بسیار دهد.
- پرشیر شدن (... پستان )؛ شکر. اشکار. اشتکار. ( تاج المصادر بیهقی ).
پرشیر. [ پ ُ ] ( ص مرکب ) ( گاو... گوسفند... و نظایر آنها ) که شیر بسیار دهد.
- پرشیر شدن (... پستان )؛ شکر. اشکار. اشتکار. ( تاج المصادر بیهقی ).
۱. هر شیردهنده که شیر بسیار داشته باشد.
۲. گاو و گوسفند که شیر بسیار بدهد.
( صفت ) که شیر بسیار دهد: گوسفند پر شیر.
💡 پس آن اشتر شادی پرشیر ختامست و ختامست و ختامست
💡 تا ابد پستان جان پرشیر باد مادر دولت طرب زاینده باد