لاله بناگوش

لغت نامه دهخدا

لاله بناگوش. [ ل َ / ل ِ ب ُ ] ( ص مرکب ) از صفات نیکوان. از اسمای محبوب. ( آنندراج ):
بیا ای ساقی لاله بناگوش
گل خلوت نشینان قدح نوش.حکیم زلالی.

فرهنگ فارسی

آنکه بنا گوشش چون برگ لاله لطیف و سرخ است ( معشوق ): بیا ای ساقی لاله بناگوش. گل خلوت نشینان قدح نوش. ) ( زلالی لغ. )، از صفات نیکوان

جمله سازی با لاله بناگوش

شوخی شکرالفاظ و مهی لاله بناگوش سروی سمن اندام و بتی حورسرشتی
(خواهد شدن چو لاله بناگوش میکشان از نوبهار تاک شرر دست یافته است)
بر خار خشک اگر نظر ما فتاده است از یک نگاه، لاله بناگوش کرده ایم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
نمایان
نمایان
کصخل
کصخل
داشاق
داشاق
فال امروز
فال امروز