داغ بلند

لغت نامه دهخدا

داغ بلند. [ غ ِ ب ُ ل َ ] ( ترکیب وصفی، اِ مرکب ) کنایه از نشانی باشد که بسبب سجده کردن بسیاری در پیشانی مردم بهم رسد. ( برهان ). داغ بلندان.

فرهنگ فارسی

کنایه از نشانی باشد که بسبب سجده کردن بسیاری در پیشانی مردم بهمرسد

جمله سازی با داغ بلند

ز سعی شعله خوش‌ست آشیان طرازی داغ بلند رفته‌ای ای ناله ساعتی بنشین
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال لنورماند فال لنورماند استخاره کن استخاره کن فال تک نیت فال تک نیت