عالی گهر

لغت نامه دهخدا

عالی گهر. [ گ ُ هََ ] ( ص مرکب ) پاک نژاد. شریف نسب: منظورنظر صاحبقران عالی گهر گشت. ( حبیب السیر ص 125 ). || ( اِ مرکب ) گوهر گران بها. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

دارای نژاد و نسب شریف، عالی گوهر، عالی نژاد، پاک نژاد.

فرهنگ فارسی

( صفت ) پاک نژاد شریف نسب.

جمله سازی با عالی گهر

خاتم صبر که عالی گهر است نقش آن من صبر قد ظفر است
تا جهانست جهاندار بود زانکه او خسرو عالی گهر است
پادشاهی بود بس عالی گهر گشت عاشق بر غلام سیم بر
من چنان می‌خواهم ای عالی گهر کز گنه‌شان هم ترا نبود خبر
خورشید سعادت مه منزلگه خود شد یعنی ز سفر سرور عالی گهر آمد
گفت بود آدم همی عالی گهر چون به فردوسی فرو آورد سر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال شمع فال شمع فال نخود فال نخود فال فرشتگان فال فرشتگان