طاسه

لغت نامه دهخدا

( طاسة ) طاسة. [ طاس ْس َ ] ( ع ص ) طعنة طاسةٌ؛ نیزه ای که در شکم درآمده. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

طعنه طاسه نیزه که در شکم در آمده

جمله سازی با طاسه

کعبتین رای تو در طاسه گردون زده پس زعکس نقش آن این هفت اختر خاسته
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
علت
علت
هول
هول
داشاق
داشاق
فال امروز
فال امروز