ترمز

ترمز

ترمز فرش، وسیله‌ای است که برای جلوگیری از لغزش و حرکت فرش‌ها روی زمین طراحی شده است. این ابزار معمولاً از موادی مانند لاستیک یا سیلیکون ساخته می‌شود و زیر فرش قرار می‌گیرد. کاربرد اصلی این وسیله، افزایش ایمنی است، به‌ویژه در مکان‌هایی که تردد زیاد است و ممکن است افراد بر اثر لغزش فرش‌ها سقوط کنند، و همچنین، به حفظ شکل و موقعیت فرش کمک می‌کند و از چروک شدن و آسیب دیدن آن جلوگیری می‌کند. استفاده از ترمز فرش در خانه‌ها، ادارات و مکان‌های عمومی توصیه می‌شود تا از بروز حوادث جلوگیری شود.

لغت نامه دهخدا

ترمز.[ ت َ رَ م ْ م ُ ] ( ع مص ) اضطراب کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). || جنبیدن. ( تاج المصادر بیهقی ). یقال ترمزالقوم فی مجالسهم؛ جنبیدند جهت برخاستن یا برای خصومت. || آماده گردیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). || سخت تیز دادن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ).
ترمز. [ ت ُ م ُ ] ( روسی، اِ ) آلتی است در ماشین که هر وقت بخواهند با آن ماشین را نگه میدارند گویا لفظ مذکور ماخوذ از زبان روسی است. ( فرهنگ نظام ). مأخوذ از روسی، آلتی است در اتومبیل و دوچرخه و موتورسیکلت و بعضی از ماشین های دیگر که با فشار دادن آن حرکت ماشین را کند و یا آنرا بکلی متوقف می سازند. و بر چند قسم است و بیشتر بوسیله هوا یا آب و یا روغن کار می کند، ترمزهای روغنی که بیشتر در اتومبیل ها بکار میبرند، هنگامی که راننده پای خود را روی اهرم بگذارد و فشار دهد روغن از لوله های مخصوصی وارد استوانه می شود و بوسیله فنر صفحه ای را به پیش می راند و چرخ ها را از حرکت بازمیدارد و یاآنکه حرکت چرخها را کند می سازد. ( از فرهنگ عمید ).
- ترمز کردن؛ متوقف کردن. ماشین را از حرکت بازداشتن.
- || باستهزاء، ترمز کن، از خشم باز آی. بسیار دعوی دروغین و بی جا مکن. بسیار مگوی.
- ترمز نداشتن؛ در تداول عامه فاقد نیروی خویشتن داری بودن. فلانی ترمز ندارد در مورد کسی گویند که نتواندهیجان و خشم خود را بضرورت فرونشاند.

فرهنگ معین

(تُ مُ ) (روس. ) (اِ. ) وسیله ای در اتومبیل و ماشین های مشابه که با فشار دادن آن حرکت اتومبیل یا ماشین کند و یا متوقف می شود.، ~دستی ترمزی است که علاوه بر ترمز پایی در اتومبیل تعبیه شده که به وسیلة دستگیره ای آن را می کشند.

فرهنگ عمید

آلتی در اتومبیل، دوچرخه، موتورسیکلت، و بعضی ماشین های دیگر که با فشار دادن آن حرکت ماشین را کند می کنند و یا آن را از حرکت بازمی دارند.

فرهنگ فارسی

بافشار آن حرکت ماشین کندمیشودوبازمیماند
( اسم ) آلتی است در اتومبیل و ماشینهای مشابه که با فشار دادن آن حرکت اتومبیل یا ماشین دیگر را متوقف یا کند میسازد. یا ترمز پایی. ترمزیست در اتومبیل که بوسیل. پدال بچرخها منتقل میشود. یا ترمز دستی. ترمزیست که علاوه بر تزمز پایی در اتومبیل تعبیه شده که بوسیل. دستگیره ای آنرا با دست کشند.
اضطراب کردن. یا جنبیدن.

جملاتی از کلمه ترمز

میزان آزبست در هوای تهران حدود ۳۰ تا ۵۰ برابر سایر شهرهای پاک دنیا است. در پاییز ۱۳۹۰ به‌منظور تعیین میزان آزبست مصرفی در لنت‌های ترمز موجود در بازار ایران شرکت کنترل کیفیت هوای تهران با همکاری دانشکدهٔ بهداشت دانشگاه تهران ۱۱ نوع لنت ترمز شامل ۶ نوع لنت داخلی و ۵ نوع لنت خارجی را مورد ارزیابی قرار دادند که نتایج همهٔ آزمایش‌ها مثبت بوده و همهٔ لنت‌های مورد آزمایش ۵ تا ۳۰ درصد دارای آزبست بودند.
با ویژگی‌های مقاومت در برابر حرارت و سبکی، تیتانیوم در بخش‌هایی از خودروها مانند سیستم‌های انتقال قدرت و سیستم‌های ترمز استفاده می‌شود.
زمانی که الکسی از دانشکده خلبانی فارغ‌التحصیل شد، پدرش هم بازنشسته شده بود و در همان پایگاه هوایی برای خود کاری به عنوان باغبان دست و پا کرده بود. او برخی از تکیه کلام‌های خلبانان را یادگرفته بود و پند و اندرزهایش را در قالب آن‌ها برای الکسی تکرار می‌کرد: «برای ترمز گرفتن تا آخر باند صبر نکن، و عشقبازی را هم به وقت پیری مینداز!»
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم