واژۀ بهین که در فارسی برای نامگذاری دختران به کار میرود، برگرفته از زبان فارسی و بهصورت بِهین تلفظ میشود. این واژه در زبان انگلیسی نیز بهصورت «behin» نگاشته میشود. ازلحاظ معنایی، بهین به مفهوم بهترین، برگزیدهترین و شایستهترین است و برترین درجه از کیفیت و برتری را میرساند. ساختار این واژه از ترکیب دو جزء به (بهمعنای خوب و نیکو) و پسوند نسبت «ـین» تشکیل شده است که در مجموع برترین صفت برتری را نشان میدهد. همچنین در برخی تحلیلها، این نام را ترکیبی از بهین (بهترین) و آفرین (آفریننده) دانستهاند که در این صورت، بر مفهوم بهترین آفرینش یا آفریدۀ برگزیده تأکید دارد. این نام، با بار معنایی عمیق و ارزشمند خود، بیانگر مقام بلند و جایگاه رفیع دارندهاش است و از سوی والدینی انتخاب میشود که آرزو دارند فرزندشان نماد برترین ویژگیها و شایستگیها باشد. کاربرد این نام در متون ادبی و محاورات رسمی، گویای غنای زبان فارسی و دقت آن در بیان مفاهیم متعالی است.
بهین
لغت نامه دهخدا
بهین کار اندر جهان آن بود
که ماننده کار یزدان بود.ابوشکور بلخی.بهین زنان در جهان آن بود
کزو شوی همواره خندان بود.فردوسی.کرا جاه و چیز و جوانیش هست
بهین شادی این جهانیش هست.اسدی.سپهبد بهین برگزید از میان
ببخشید دیگر بر ایرانیان.اسدی.که کرد بهین کار جز بهین کس
حلاج نبافد هگرزدیبا.ناصرخسرو.بنگر که بهین کار چیست آن کن
تا شهره بباشی بدین و دنیا.ناصرخسرو.بدترین مرد اندر این عالم به بهین زنان دریغ بود. ( سندبادنامه ).
چون بهین مایه ات برفت از دست
هرچه سود آیدت زیان پندار.خاقانی.دست بر سر زنی گرت گویم
کان بهین عمر رفته باز پس آر.خاقانی.و مهین توانگران آن است که غم درویش خورد و بهین درویشان آن است که کم توانگر گیرد. ( گلستان ).
وضع دوران بنگر، ساغر عشرت برگیر
که بهر حالتی این است بهین اوضاع.حافظ.|| انتخاب کرده شده و برگزیده هر چیز باشد. ( برهان ). انتخاب شده و برگزیده ترین هر چیزی. ( ناظم الاطباء ). برگزیده. منتخب. ( فرهنگ فارسی معین ). || توانگری یافتن. ( برهان ) ( شرفنامه ) ( ناظم الاطباء ). || ( اِ ) ایام هفته. ( برهان ) ( جهانگیری ) ( رشیدی ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به بهینه شود. || حلاج و نداف. ( برهان )( جهانگیری ) ( رشیدی ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به بهینه شود.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
۱ - ( صفت ) خوب نیکو. ۲ - برگزیده منتخب. ۳ - ( صفت ) بهترین ۴ - گزیدهترین
فرهنگ اسم ها
معنی: بهترین، برگزیده ترین، مرکب از بهین ( بهترین ) + آفرین ( آفریننده )
دانشنامه عمومی
جمله سازی با بهین
ای مهین تمثال هستی ای بهین تصویر عقل تا چه نقشی کز تو جوید عقل و هستی اعتبار
ز عمر آنچه بهین بود رفت و در همه عمر به کام خویش یکی روز نیست بر یادم