کیوان، یکی از جالبترین و شناختهشدهترین سیارههای منظومه شمسی است. این سیاره، پس از مشتری، دومین سیاره بزرگ منظومه است و به عنوان ششمین سیاره از لحاظ فاصله از خورشید شناخته میشود. این سیاره به واسطۀ حلقههای برجستهای که دور استوای آن قرار دارد و از زمین با استفاده از تلسکوپ قابل مشاهده هستند، متمایز میگردد. این حلقهها به زحل جلوهای خاص دادهاند که با تلسکوپ به رنگی میان قرمز و زرد نمایان میشود. چرخش سریع و چگالی پایین باعث شدهاند که قطر قطبی حدود ۱۲ هزار کیلومتر کمتر از قطر استوایی آن باشد. جرم این سیاره ۹۵ برابر جرم زمین است و میدان مغناطیسیاش هزار برابر قویتر از میدان مغناطیسی زمین اندازهگیری شده است. فاصله متوسط آن از خورشید حدود ۱.۴۲۷ میلیارد کیلومتر است. قطر استوایی آن به ۱۲۰ هزار کیلومتر میرسد. مدت زمان چرخش این سیاره در استوا، یعنی یک شبانه روز آن، حدود ده ساعت و چهارده دقیقه است، در حالی که این مقدار در عرضهای بالاتر به ده ساعت و چهل دقیقه تغییر میکند. سال زحلی نیز معادل با ۲۹.۴۶ سال زمینی است. جوّ این سیاره شامل ابرهای مواج است که احتمالاً از آمونیاک منجمد تشکیل شدهاند. دمای این لایهها تا منفی ۱۷۰ درجه سانتیگراد کاهش پیدا میکند. با این حال، این ابرها نسبت به ابرهای مشتری کمتر چشمگیر هستند. کاوشگرهای فضایی وویجر ۱ و ۲ اطلاعات شگفتانگیزی در مورد جو زحل ارائه دادهاند، از جمله بادهایی با سرعت عالی که تا ۱۸۰۰ کیلومتر در ساعت میرسند. در خصوص سطح این سیاره، تصور بر این است که این سیاره هستهای کوچک از سنگ و آهن دارد که توسط لایهای از یخ احاطه شده، در حالی که لایهای ضخیم از هیدروژن مایع سطح آن را پوشانده است. همچنین با داشتن ۳۰ قمر شناختهشده به عنوان سیارهای با بیشترین تعداد قمرها در منظومه شمسی شناخته میشود. برجستهترین قمر آن، تیتان، دارای جوی بسیار چگال است و از نظر علمی توجه زیادی را به خود جلب کرده است. قمرهای دیگری مانند اپیمتئوس، ژانوس، پاندورا و پرومتئوس نیز در کنار تیتان به خانواده قمری زحل تعلق دارند.

زحل
لغت نامه دهخدا
زحل. [ زَ ح ِ ] ( ع ص ) دور شونده و کنار رونده از جای خویش. نعت از زحل، همچنانکه زاحل نیز نعت است از آن. ( از محیط المحیط ) ( از اقرب الموارد ). دور از جای خود.( منتهی الارب ) ( از متن اللغة ) ( از المعجم الوسیط ).
زحل. [ زُ ح َ ] ( ع ص ) مردی که از کار دورو یکسو باشد. ( از منتهی الارب ). آنکه از هر کار چه نیک و چه زشت دوری گزیند. ( از اقرب الموارد ) ( از تاج العروس ). مؤنث آن زحلة است. ( از ترجمه قاموس ) ( از متن اللغة ). مردی که بیکسوی میشود از کار. ( ترجمه قاموس ). || ( بمجاز ) بمعنی دور و بلند آمده و این تشبیه است به ستاره زحل که مثل است در دوری وبلندی. متنبی در مدیح سیف الدوله گوید:
و عزمه بعثتها همة زحل
من تحتها بمکان الارض من زحل.
یعنی اراده او ناشی از همتی بلند ( زحل آسا ) است و نسبت همت او به دیگران مانند بلندی زحل است از زمین. ( از محیط المحیط ) ( از اقرب الموارد ).
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. (صفت ) [عامیانه، مجاز] نیرنگ باز، زرنگ.
فرهنگ فارسی
کیوان، یکی ازسیارات بعدازمشتری، ششمین سیاره
در کتاب حفصی آمده که زحل جاییست در ناحیه یمامه
فرهنگ اسم ها
معنی: دومین سیاره ی بزرگ منظومه شمسی، ( اَعلام ) [=کیوان] دومین سیاره ی بزرگ منظومه شمسی و ششمین سیاره از لحاظ دوری از خورشید، که یک رشته حلقه ی نورانی گرداگرد آن را فراگرفته است
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
زحل یا کیوان ( به انگلیسی:saturn )، بعد از سیارهٔ مشتری، دومین سیارهٔ بزرگ سامانه خورشیدی و ششمین سیارهٔ نزدیک به خورشید است. زحل یک گلولهٔ گازی غول پیکر است که با وجود حجم زیادش تنها ۹۵٫۱۵۹ برابر زمین جرم دارد. چگالی این سیاره حدود یک هشتم زمین و کمتر از آب است. یک روز کامل در زحل برابر ۱۰ ساعت و ۳۹ دقیقه در زمین و یک سال آن ۲۹٫۵ برابر سال زمین است. از آنجایی که مدار استوایی زحل تقریباً همانند زمین در ۲۷ درجه است، تغییرات زاویهٔ سیاره نسبت به خورشید شبیه به زمین است و در این سیاره نیز همان چهار فصل مشاهده می شود. جرم این سیارهٔ همانند مشتری از گاز است که بیشتر آن را هیدروژن تشکیل می دهد. میزان اندکی هلیوم و متان در رده های بعدی گازهای تشکیل دهندهٔ سیاره قرار دارند.
در آسمان شبِ زمین، زحل به دلیل اندازهٔ بزرگ، نسبتاً درخشان دیده می شود. زیبایی آسمان زحل به خاطر نوارهای روشن حلقه های اطراف آن و نیز به خاطر قمرهای زیادش است.
به علت سرعت حرکت زحل به دور خود در قطب های آن نوعی حالت پخی مشاهده می شود که سیاره را از شکل کرهٔ کامل دور می کند. سیاره زحل از جنبه های زیادی شبیه هرمز است، جز اینکه در اطراف آن چندین حلقهٔ شگفت انگیز وجود دارد. زحل از دوران باستان شناخته شده و به عنوان خدای کشاورزی و ثروت در اساطیر روم نامیده شده است.
زحل با فاصلهٔ ۹٫۵۳۹ واحد نجومی از خورشید و تناوب مداری ۲۹٫۵ سال، در مداری که با مدار زمین زاویه ۲٫۴۸ درجه می سازد، می گردد.
از روی زمین قطر زاویه ای زحل در نقطهٔ مقابله حدود ۲۰ ثانیهٔ قوسی است. مانند مشتری، زحل دارای جو پر از ابری است که به صورت جزئی می چرخد. از مشاهدات انتقالات دوپلری در عرض سیاره و با زمان بندی دقیق علامت های جوی، دورهٔ تناوب چرخش نجومی آن، در نزدیک استوایش ۱۰ ساعت و ۱۴ دقیقه و در عرض های جفرافیایی بالا ۱۰ ساعت و ۳۸ دقیقه محاسبه شده است. در اینجا هم مجدداً چرخش جزئی مشابه مشتری داریم. استوای زحل به اندازهٔ ۲۶ درجه و ۴۵ دقیقه با صفحهٔ مداری آن زاویه می سازد، به طوری که قطب های سیاره در فاصله های زمانی حدود ۱۵ سال یک بار سمت زمین متمایل می شوند. چرخش باعث پخی زیاد ( ۹۶٪ ) زحل می گردد، به طوری که شعاع های قطبی و استوایی به نسبت ۱۰/۹ هستند.
زحل کمی از مشتری کوچک تر است و جرم آن کمتر از جرم مشتری و در حدود ۹۵ برابر جرم زمین است. زحل سومین جسم در سامانهٔ خورشیدی بر پایهٔ جرم و حجم می باشد. زحل یک غول گازی است زیرا سطح آن به صورت کلی از گاز تشکیل شده است با اینکه ممکن است دارای یک هستهٔ جامد باشد. زحل کمترین چگالی میانگین را نسبت به سایر سیارات سامانه خورشیدی دارد. اگر بتوان زحل را در دریایی عظیم انداخت این سیاره بر روی آب شناور می ماند. اندازهٔ شعاع این سیاره در منطقه های استوایی با مقدار آن در قطب ها نزدیک به ۱۰٪ متفاوت است؛ ۶۰٫۲۶۸ کیلومتر در برابر ۵۴٫۳۶۴ کیلومتر. درون زحل احتمالاً ترکیب مشتری را دارد. برآوردهای نظری مقادیر حدود ۷۴٪ هیدروژن، ۲۴٪ هلیوم، ۲٪ عناصر سنگین تر را پیشنهاد می کند. این ترکیب تقریباً مشابه ترکیبات خورشید است. گمان می رود زحل دارای یک هستهٔ سنگین کوچک به قطر ۲۰ هزار کیلومتر و جرمی معادل ۲۰Mφ باشد.
دانشنامه آزاد فارسی
زُحَل (Saturn)
(یا: کیوان) در اخترشناسی، دومین سیارۀبزرگ منظومۀ خورشیدی، و ششمین سیاره از سمت خورشید. با حلقه هایی استواییاحاطه شده است که به راحتی با تلسکوپ مشاهده می شوند. با تلسکوپ اُخرایی رنگ به نظر می رسد. به علّت چرخش سریع و چگالی کم، قطر قطبیاین سیاره ۱۲ هزار کیلومتر کمتر از قطر استواییآن است. جرم آن ۹۵ برابر زمین، و میدان مغناطیسیآن هزار برابر قوی تر از میدان مغناطیسی زمین است. میانگین فاصلۀ آن از خورشید ۱.۴۲۷میلیارد کیلومتر است. قطر استوایی آن ۱۲۰ هزار کیلومتر؛ دورۀ تناوب چرخش آن ده ساعت و چهارده دقیقه در استوا و ده ساعت و ۴۰ دقیقه در عرض های بالاتر؛ و طول سال آن برابر۲۹.۴۶ سال زمینی است.جوّ. سطح مرئی آن شامل ابرهای مواج است که به احتمال از آمونیاک منجمد با دمای ۱۷۰- درجۀ سانتی گراد تشکیل شده است، ولی به اندازۀ ابرهای مشترینظرگیر نیستند. کاوشگرهای فضایی وُیجریک و دو بادهایی در جّو زحل یافتند که سرعت شان به ۱,۸۰۰ کیلومتر در ساعت می رسد.
سطح. تصور می شود زحل هستۀ کوچکی از سنگ و آهن داشته باشد که با لایه ای از یخ احاطه شده و لایۀ ضخیمی از هیدورژن مایع روی آن را پوشانده است.
قمرها. زحل ۳۰ قمر شناخته شده دارد که از شمار قمرهای هر سیارۀ دیگری بیشتر است. بزرگ ترین قمر آن، تیتان، جّوی چگال دارد. اپیمتئوس، یانوس، پاندوراو پرومتئوساز دیگر قمرهای زحل اند.
حلقه ها. حلقه هایی که از زمین دیده می شوند حدود ۱۴هزار کیلومتر از ابرهای فوقانی سیاره فاصله دارند و حدود ۷۶هزار کیلومتر گسترده شده اند. این حلقه ها از تکه های کوچک یخ و سنگ، با ابعاد متوسط یک متر، تشکیل شده اند و قطر لبه تا لبه شان به ۲۷۵هزار کیلومتر می رسد، امّا ضخامتشان فقط ۱۰۰ متر است. کاوشگرهای وُیجر نشان دادند که حلقه ها در واقع از نزدیک هم قرارگرفتن هزاران ریزحلقه، شبیه به شیارهای صفحۀ گرامافون، تشکیل شده اند. حلقه های زحل از منظر زمین به ظاهر به سه بخش اصلی تقسیم می شوند. حلقۀ A یا حلقۀ بیرونی با شکاف کاسینیبه پهنای ۳هزار کیلومتر، که با نام کاشف آن جووانی کاسینی(۱۶۲۵ـ۱۷۱۲) اخترشناس ایتالیایی نامیده شده است، از درخشان ترین حلقه یا حلقۀ B جدا شده است. حلقۀ شفافِ C، که حلقۀ کرِپنیز نامیده می شود، حلقۀ داخلی است. هر یک از زیرحلقه های هر حلقه از انبوه ذرات یخی، ازجمله گلوله های برفی، تشکیل شده اند که قطرشان از چند سانتی متر تا چند متر است. حلقۀ باریک و کم فروغ F بیرون از حلقۀ A قرار دارد و کاوشگرهای وُیجر تاب خوردگی آن را نشان داده اند. حلقه های زحل ممکن است باقی ماندۀ قمری متلاشی شده باشند، این احتمال نیز می رود که همواره به شکل فعلی بوده اند.